خاستگاه اصلی هنر قالیبافی زندگی کوچ نشینی و عشایری در ایران زمین است. هزاران سال پیش آریاییهای کوچنشین از شمال وارد فلات ایران شدند. رفتهرفته به بخشهای مرکزی و جنوبی رسیدند و عدهای از آنها یکجانشین شدند. بافتن و رشتن در سرشتِ زندگی این مردم است. هنر قالی بافی از اصلیترین مهارتهای مردمان عشایر محسوب میشود. عشایر ایران این مهارت را برای رفع نیازها و تولید مایحتاج سفر دائمی زندگیشان به کار میبردند. فرش، گبه، گلیم، جُل، چنته، سفره، نمکدان، مفرش و نوار تنها بخشی از دستبافتههای عشایری است. این دستبافتهها به تدریج به دلیل کیفیت بالا، ارگانیک بودن و ارزش هنری طرفداران زیادی پیدا کردند و به یکی از اصلیترین منابع درآمدی عشایر تبدیل شدند. تجار از شهرهای بزرگ، راهی دشت و کوه شدند و به جستوجو و خریدن دستبافتههای ارزشمند عشایر و عرضه آن در بازارهای داخلی و جهانی پرداختند. تقسیمبندی قالیهای شهری و قالیهای عشایری ایرانی در زمان حکومت صفویان به وجود آمد.
اساساً تمام قالیهای تولیدشده پیش از آن، قالیهایی بودند که در چادرهای عشایر و یا خانههای روستاییان بافته میشدند. در زمان حکومت صفوی، با احداث کارگاههای بزرگ قالیبافی سلطنتی، قالیهای شهری متولد شدند. قالیهایی که از نظر فرآیند تولید و نقوش تفاوتهایی با قالیهای عشایری داشتند. شکلگیری کارگاههای قالیبافی باعث شد تا سرعت تولید قالیهای شهری از قالیهای روستایی پیشی بگیرد و رفتهرفته سهم بیشتری از بازار فرش را به خود اختصاص دهند؛ اما قالیهای عشایری و روستایی ایران همواره اصالت و ارزش هنری خود را حفظ کردند و همواره مورد توجه مجموعهداران بزرگ دنیا بودهاند. از آنجا که ریشههای سرزمینی و اعتقادی و هنر رستیک در فرشهای عشایری نمود بیشتری پیدا کردهاند، مجموعهداران همواره ارزش ویژهای برای آنها قائل هستند.
مواد اولیه در فرشهای دستباف عشایری ایران
فرآیند تولید یک فرش دستباف از تهیه مواد اولیه آغاز میشود. عشایر پشم گوسفندان پرورش یافته خود را اوایل بهار و اوایل پاییز میچینند و با دست و قرقره به صورت سنتی آن را میریسند. ریسندگی فرایند بسیاردقیق و دشواری است که کیفیت آن تأثیر مستقیمی بر کیفیت قالی تولید شده دارد. قالیهای عشایری با کیفیت و اعلا با پشم دستریس بافته میشوند. یکی دیگر از عواملی که بر کیفیت پشم تأثیر مستقیم میگذارد نژاد گوسفندان است.برخی از نژادها، پشم مجعدتر و مقاومتری دارند که بسیار گران قیمت هستند.
پس از ریسندگی نوبت به رنگرزی میرسد. در فرآیند رنگرزی گیاهی مردمان عشایری با استفاده از رنگزاهای گیاهی مانند روناس، نیل، اسپرک، جاشیر و... الیاف قالی های عشایری ایرانیرا رنگرزی میکنند. رنگرزی گیاهی باکیفیتترین نوع رنگرزی است و دوام و ثبات بسیار بالایی در مقایسه با رنگهای شیمیایی و مصنوعی دارد. مردم عشایر با بهرهگیری از رنگزاهای گیاهی و مواد در دسترس محیط زندگیشان، طیفهای رنگی بسیار جذابی را در فرشهای عشایری به کار میبردند. از نظر روانشناسی رنگ، استفاده از چنین رنگهایی زندگی در سیاه چادرهای عشایری به خصوص در بستر طبیعت کوهستانی و سردسیر را برای آنها آسانتر میکند.
نقوش قالی های عشایری ایرانی
عشایر ایران در طی قرنها از محیط پیرامون خود الهام گرفته و آنها را در نقشههای قالیهای عشایری ایرانی به کار بردهاند. عشایر باورها،
اعتقادات و افسانههایی که سینهبهسینه به آنها رسیده است را در ذهن خود به نقش
تبدیل میکنند و با ذوق و خلاقیت آنها را روی فرشها نقش میکنند. هر المان و
نمادی در فرش دستباف عشایری دارای معانی و داستانهایی است که دانستن آنها باعث
میشود ارزش اینگونه فرشها را بیش از پیش درک کنیم و فرهنگ غنی ایرانی را بهتر
بشناسیم. بسیاری از این المانها، موتیفهای حیوانی و گیاهی هستند و در بسیاری از
آنها از تصاویر انسانی استفاده شده است.
مفهوم نقوش و نمادها در فرشهای عشایری
مفهوم نقوش فرشهای عشایری در علم نماد شناسی مورد بررسی قرار میگیرد. علم نماد شناسی و نشانهشناسی، فلسفه علائم و نمادها و کارکرد آنها در زبانهای ساختگی و طبیعی را مطالعه میکند. «ریچارد اتینگهاوزن» معتقد است طراحی قالیهای ایرانی بر اساس قوت رنگآمیزی، انتزاع و آرمانخواهی انجام میشود. غلبه رنگها و گل و گیاهان در طراحی قالیهای ایرانی نشانهای از آرمانخواهی مردمانی است که بیشتر محیط زیستشان مناطق کویری و کوهستانی است. آنها در نقوش گلستان که در فرهنگ فرش امروز به نقوش باغی معروف هستند به دنبال ستایش بهار و تصویر بهشت روی فرشهای خود بودهاند.
نمادها در قالیهای عشایری ایرانیغالباً
انتزاعی هستند. مردمان عشایر در استفاده از نمادها به دنبال تفسیر وقایع پیرامونی
خود بودهاند و از فرش به عنوان رسانهای برای بیان اعتقادات، باورها، آرزوها و
احوالات خود استفاده میکردند. نماد مانند یک شعر دارای مفهوم و حامل پیام خاصی
است. باید توجه داشته باشیم که نمادها در فرش های عشایری همواره مفهوم یکسانی
ندارند و نمیتوان آنها را به صورت یکسان تفسیر کرد.
برخی از نمادهای فرش عشایری و معانی عام آنها
درخت سرو نماد جاودانگی و دنیای دیگر
درخت زندگی نماد ابدیت
انار نماد ثروت و فراوانی
بید مجنون نماد درد و مرگ
گل نماد زندگی و عشق
تودههای ابر نماد خوششانسی
کبوتر نماد صلح و آرامش
طاووس نماد قداست
ققنوس نماد نور و روشنایی
شتر نماد ثروت و فراوانی
شیر نماد قدرت
فرشهای بیبی باف در فرشهای عشایری
بیبی اصطلاحی است که به همسرانِ خوانین و زنان دارای درجه اجتماعی بالا در ایل اطلاق میشود. بیبی معمولا خبرهترین قالیباف ایل است که با بهرهگیری از تجربه فراوان و مهارت خود نفیسترین و مرغوبترین فرشهای عشایری را میبافد. به فرشهای بافته شده توسط بیبی، فرش بیبی باف میگویند. این فرشها معمولا برای مناسبتهای خاص و به سفارش خان ایل و یا برای افراد خاص بافته میشوند. آموزش قالی بافی به دیگر زنان و دختران ایل و سرپرستی بافندگان در زندگی عشایری بر عهده بی بی است.
بیان آخر
فرشهای ایرانی همواره به عنوان آثاری برجسته از صنایعدستی ایرانی شناخته شدهاند. در میان انواع مختلف فرشهای ایرانی، قالیهای عشایری ایرانی جایگاه ویژهای دارند. این فرشها که توسط عشایر و ایلات در ایران تولید میشوند، ترکیبی منحصربهفرد از سنت، فرهنگ و تکنیکهای بافندگی دقیق را به نمایش میگذارند. در این مقاله از دانشنامه فرش خانه دیدار، به دنیای جذاب قالیهای عشایری ایرانی پرداختیم و درباره تاریخچه، طرحها، تکنیکها و اهمیت فرهنگی این فرشهای بینظیر صحبت کردیم. شما نیز میتوانید نظرات خود را درباره این فرشهای زیبا، با ما و سایر مخاطبین سایت خانه دیدار به اشتراک بگذارید.